arian's weblog
جمعه 20 خرداد 1390برچسب:, :: 9:53 ::  نويسنده : آرین نبی زاده

چهار شنبه 18 خرداد 1390برچسب:, :: 11:37 ::  نويسنده : آرین نبی زاده

سردرد یکی از شایع ترین شکایاتی است که پزشکان و روان شناسان با آن مواجه هستند; البته نباید دردهای ناحیه صورت با سردرد اشتباه شود. بر اساس نظر دکتر محسن سنایی مؤلف کتاب «سردرد و میگرن »، سردرد عبارت است از احساس درد و ناراحتی که بیمار از ناحیه کاسه چشم تا قسمت پس سر می نماید. سردرد با توجه به علل ایجاد کننده، از نظر شدت و ضعف درجات مختلفی خواهد داشت و حتی اگر عامل، در دو فرد مساوی هم باشد، به تبع ویژگی های فردی آن ها بروز شدت متفاوت خواهد بود; زیرا افرادی وجود دارند که با کوچک ترین مشکلی (زیستی یا عصبی) دچار سردردهای شدید می شوند در حالی که افرادی وجود دارند که علی رغم درگیری با مشکلات فراوان به ندرت دچار سردرد می شوند.

اما در مورد سؤال دوم و سوم، باید گفت که ابتلای به سردرد ناشی از عوامل مختلفی است که گاهی بعضی از آن ها همزمان با هم وجود دارند و گاهی هم به تنهایی ایجاد سردرد می کنند. بعضی از این عوامل عبارتند از:

- سردردهای ناشی از افزایش فشار خون که معمولا در هنگام صبح که فرد از خواب بلند می شود ظاهر می شود و با گذشت چند ساعت کاهش می یابد;

- سردرد ناشی از بیماری چشم;

- سردرد ناشی از ضربه;

- سردرد ناشی از عادات ماهیانه در خانم ها و سردردهای ناشی از مصرف داروهای ضد بارداری; (البته باید تذکر بدهم که این نوع سردرد خوشبختانه پس از سه یا چهار دوره مصرف دارو برطرف خواهد شد.)

- سردردهای ناشی از کمبود اکسیژن;

- سردردهای ناشی از کم خونی; (شایع ترین علت کم خونی در خانم ها، خونریزی های ماهیانه و در مردها خونریزی گوارشی است.)

- سردرد به علت مننژیت (عفونت پرده مننژ);

- سردرد ناشی از فعالیت جنسی و مقاربت، که بیش تر همراه با اضطراب است;

- سردرد ناشی از مصرف غذاهایی که با طبیعت بعضی افراد سازگار نیست و یا زیاده روی در مصرف آن ها; (خوراکی هایی مثل آجیل، نوشابه های کولادار همانند کوکاکولا و... می توانند باعث شروع برخی از سردردها بشوند.)

- سردردهای عصبی.

لطفا در مورد سردردهای عصبی توضیحاتی بفرمایید.

مشاور: این نوع سردرد شایع تر از سایر سردردها بوده و شاید 90% بیمارانی که به علت سردرد به یک متخصص اعصاب مراجعه می کنند، از سردرد عصبی رنج می برند و بسیاری از آن ها نیازمند راهنمایی های یک مشاور روان شناس هستند و بدون دارو، درمان خواهند شد.

علائم ظاهری سردردهای عصبی کدامند؟

مشاور: بعضی علائم سردردهای عصبی عبارتند از:

- سنگینی تمام سر و جمجمه;

- دردهای پخش شده ای که به تدریج در پشت چشم ها و قسمت تحتانی و زیرین سر جا می گیرند;

- احساس حرارت و گرمی، احساس مور مور کردن و یا احساس دردهای نامشخص در سر;

- گاهی با احساس خالی بودن سر، تمرکز و تفکر و دقت دشوار می شود و قبل از شروع دردها فرد دچار خلا حافظه ای می شود و...

لطفا اشاره ای مختصر به علل این نوع سردردها بفرمایید.

مشاور: الف) دوره های بحران عاطفی در زندگی;

هرگونه تغییری در زندگی که برای فرد غیر منتظره باشد و فرد توان مواجه شدن با آن را نداشته باشد، می تواند به عنوان یک بحران به حساب آید و کشمکش های روانی، عاطفی را در فرد به وجود آورد; مثلا تغییر در محیط زندگی، تغییر محل سکونت، تغییر شهر یا کشور و از همه مهم تر هر عاملی که موجب ضربه عاطفی گردد از قبیل: از دست دادن عزیزی، یا شیئ مورد علاقه، نزاع خانوادگی، طلاق، برکناری از کار و... همه یک نوع بحران عاطفی را ایجاد می کنند و عامل سردرد خواهند بود.

ب) اضطراب;

اضطراب به زبان ساده نوعی دلهره است که به دنبال بروز حادثه ای در زندگی روزمره به وجود می آید و درفرد حالت ضعف و ناتوانی را به دنبال دارد که در این حالت بروز سردرد حتمی است.

ج) حالات ناتوانی و درماندگی;

برای مثال بی خوابی زیاد و کوفتگی حاصل از کار، درماندگی ایجاد می کند و اگر فرد نتواند استراحت و خواب شبانه را به دست آورد، دچار سردرد می شود. در بسیاری از خانم ها این حالت - ناتوانی - از زمان یائسگی شروع می شود; زیرا در این دوره خود را از لحاظ جسمی و فیزیکی با سابق متفاوت می بیند و احساس ناتوانی می کند و عاقبت آن سردرد خواهد بود.

د) مسؤولیت و اشتغال فکری;

تمامی افرادی که به نحوی مسؤولیت و اشتغال فکری دارند و احساس می کنند که باید این مسؤولیت را به خوبی انجام دهند ولی از طرفی گرفتار خستگی جسمی زیادی هستند و یا شرایط موجود همراهی نمی کند، مبتلا به سردرد عصبی می شوند; مثلا دانشجویانی که خود را برای شرکت در امتحانات حاضر و آماده می کنند و یا تاجرانی که سفارش عمده ای از کالا دریافت داشته اند، جزء این گروه هستند.

برای درمان سردرد چه توصیه هایی می فرمایید؟

مشاور: مهم ترین اصل بهبودی این است که بیمار آرام شده و به معالجه خود مطمئن باشد. کسانی که از سردردهای عصبی رنج می برند باید بدانند که در واقع این دردی است که آن ها به تنهایی مسؤول رفعش می باشند.

برای بهبود سردردهای روانی دستورات اساسی زیر سودمند است:

1- بیمار باید هر چه بیش تر بخوابد;

2- تمام اقدامات را برای ایجاد آرامش و نبودن سر و صدا در محیط خود به عمل آورد و از محل های پر سر و صدا اجتناب کند;

3- حتی المقدور از کشیدن سیگار و دیگر دخانیات خودداری کند;

4- با تمرین تنفس های عمیق، اکسیژن بیش تری وارد ریه های خود کند و هوای مرده را خارج سازد;

5- به جای استفاده روزمره از اتومبیل برای رسیدن به محل کار، گاهی پیاده روی کند;

6- به جای این که مساله ای را به صورت اشتغال فکری در گوشه ای از مغز خود نگاه دارد، در صورت لزوم ده دقیقه ای وقت صرف کند تا یک مساله خصوصی یا کاری که اشتغال جدیدی را ایجاد نمی کند حل کند;

7- گرفتاری های کوچک روزمره خود را به میزان صحیح خودشان کاهش دهد;

8- برای این که بدون ناراحتی و اضطراب بر سر قرار خود برسد، زودتر برخیزد و زودتر حرکت کند. و یکی از عوامل ایجاد سردرد را حذف کند;

9- از تغذیه کافی و مناسب استفاده کند و بر مقاومت بدن خود بیفزاید.

10- برای حل مشکلات خود به مشاور و روان شناس مورد اعتماد خود مراجعه کند و به دستورات ارائه شده عمل نماید.


چهار شنبه 18 خرداد 1390برچسب:, :: 11:35 ::  نويسنده : آرین نبی زاده

جـــــــای تعجب است، با وجود اینکه قریب به یک سوم عمر انسان در خواب میگذرد، هنوز تحقیقات کافی در مورد خواب بعمل نیامده است! انسان، در هنگام بیداری مشغول انواع فعالیتها ست، بر اثر تلاش و جنب و جوش، سمومی در بدن بوجود آمده و وارد خون میشوند مهمترین سم ایجاد شده، اسید لاکتیک نام دارد خون، مواد سمی و اسید لاکتیک را بتمام نقاط بدن حمل میکند مغز، در قسمت مرکز خواب، تحت تاثیر مواد سمی موجود در خون، دستور میدهد که انسان احساس خستگی کرده، و در نتیجه نیاز به خواب پیش می آید
هنــــــــگام استراحت یا خواب، سموم حاصله از فعالیت بیداری، تدریجا" جذب میشوند بدین علت است که پس از بیداری، خود را با نشاط ، پر انرژی و آماده کار و فعالیت می بینیم مغز انسان که در حدود یک کیلو و دویست گرم وزن دارد، پیچیده ترین و منظم ترین سیستم شناخته شده جهان است و مغز در روز با پدیده های محیط ، ارتباطات متقابل برقرار میسازد، در شب هنگام موقع خواب فعالیتهای بسیار حساس و حیاتی انجام داده، بطوریکه ضربان قلب و گردش خون وتنفس و... را تنظیم کرده و با فعل انفعالات شیمیایی، بدن را تجدید قوا داده و برای فعالیتهای روز بعد، آماده میسازد بطوریکه که هر گونه ضعف و نارسائی در فعالیتهای شبانه مغز، بروز بیمارهای مختلف را قابل پیشبینی مینماید
دانشــمندان طی آزمایشات متعدد، باین نتیجه رسیده اند که با جلوگیری از خواب، قدرت انسان تدریجا" کاهش یافته، بطوریکه پس از چند روز از بیخوابی میمیرد این آزمایش روی گروه زیادی از جانوارن نیز بعمل آمده است، بعنوان مثال تعدادی توله سگ منتخب برای آزمایش، پس از ۴ تا ۶ روز مقاومت در برابر بیخوابی، همگی جان سپردند
یکــــــــی از راههای اقرار گرفتن از متهمین در زندانها، بیدار نگهداشتن آنان است چون در اثر بیخوابی، قدرت تمرکز و تصمیم گیری انسان، بشدت کاهش می یابد معمولا" از بیست و چهار ساعت دوم بیداری، متهم حاضر میشود حتی بدروغ اعتراف نموده و هر چه از او بخواهند بنویسد و امضا کند، بدون اینکه واقعا" گناهکار بوده و بتواند به عاقبت اعتراف خود، اندیشه نماید
زیســــت شناسان و متخصصین امر عقیده دارند، بیخوابی و خواب آلودگی را جدی باید گرفت، چون اگر انسان بمیزان کافی و بطور مرتب نخوابد مغز او ممکن است بتدریج از کار بیفتد بعلاوه بیخوابی های شبانه و خواب آلودگی در روز، از عمر انسان میکاهد چون فعالیت شبانه مغز، بسیار حیاتی و حساس است، لذا مصرف داروهای خواب آور و الکل، تعادل دقیق فعالیتهای منظم مغز را بهم میزند، در نتیجه، خستگی جسمی و روحی که یکی از آثار عدم تعادل مغز است، بتدریج ظاهر میگردد
بـــــــد نیست بدانیم که نوزادان بطور طبیعی ۱۶ ساعت در خواب هستند افراد بالغ بطور عادی ۷ تا ۸ ساعت حدود یک سوم عمر بخواب نیاز دارند امّا اشخاصی هم هستند که در روز به کمتر از ۴ ساعت و یا بیشتر از ۱۰ ساعت به خواب نیاز دارند. زنان حامله بطور متوسط دو ساعت بیش از زمان قبل از حاملگی می خوابند

چهار شنبه 18 خرداد 1390برچسب:, :: 11:33 ::  نويسنده : آرین نبی زاده

اگر از انسان‌ها سئوال کنی که از زندگی خود چه می‌خواهند پی خواهی برد که همه دوست دارند موفق شوند. گروهی از انسان‌ها مایلند در رشته کاری خود موفق شوند و گروه دیگر در دنیای ورزش؛ گروهی دوست دارند پدر و مادرهای موفقی باشند، عده‌ای دیگر دوست دارند که موفقیت را در هماهنگی با اعتقادهای درونی خود ببینند و بعضی هم دوست دارند که در زمینه معنوی و مذهبی موفق شوند. اگر از همه این انسان‌ها بخواهی موفقیت را تعریف کنند هرکدام تعریف متفاوتی ارائه خواهند داد.
تعریف دنیای مصرفی از یک فرد موفق، دربرگیرنده درآمد، لقب‌ها و ثروت است. اگر موفقیت این است پس من امیدوارم زندگی واقعاً دربرگیرنده محتوای بیشتری باشد تا فقط موفقیت.
اگر ما می‌خواهیم موفقیت حقیقی کسب کنیم، ابتدا باید به‌طور واضح و مشخص موفقیت را برای خود تعریف کنیم. موفقیت چیزی است که در درون ما اتفاق می‌افتد. دید ما نسبت به چیزهائی که هم اکنون داریم، تعیین‌کننده این است که ما خودمان را موفق می‌بینیم یا نه. موفقیت یک احساس روحی است و نه دریائی از اثاثیه، عنوان‌ها و لقب‌ها. وقتی که ما موفقیت خود را فقط از لحاظ مالی اندازه‌گیری می‌کنیم این خطر وجود دارد که از ترس این‌که چیزی را که داریم از دست بدهیم همیشه در اضطراب باشیم و همه وقت در تلاش که مبادا ثروتمان را از دست بدهیم و برعکس با وضع اقتصادی بد، خود را ناموفق ببینیم.
به عبارت دیگر موفقیت، طرز فکر ما نسبت به آن‌چه که داریم است. اگر امروز احساس نمی‌کنی که موفق هستی، ممکن است با خرید مثلاً یک موبایل و یا اتومبیل آن‌چنانی خودت را برای مدت کوتاهی موفق احساس کنی. در ضمن این مستلزم این است که کسی به موبایل و یا اتومبیل شما توجه کند و از آن مهم‌تر درباره آن نیز نظر مثبتی بدهد.
از نظر من ما موقعی موفق می‌شویم که موفقیت برای ما یک هدف و یا یک نیاز نیست، بلکه این هدف و یا نیاز به یک هدف تبدیل شده تا دیگران را موفق کنیم. زمانی‌که به نقطه‌ای رسیدیم که می‌توانیم خودمان باشیم و کارهائی را انجام دهیم که لذت می‌بریم، باعث می‌شود افراد در مجاورت ما احساس رشد کنند و در این صورت است که ما موفق هستیم. زمانی‌که طرز فکری را که متأثر از رقابت، مبارزه، کمبود، ترس و اضطراب است، کنار گذاشتیم آن‌وقت موفق می‌شویم.
▪ چرا انسان‌های موفق در همه‌چیز موفق هستند؟
تاکنون متوجه شده‌ای که انسان‌های موفق تمام کارهایشان را خوب انجام می‌دهند. این مسئله اتفاقی نیست، و به این دلیل است که آنها زندگی خود را بر پایه درستی بنا کرده‌اند پایه‌گذاری زندگی آنها از شرکت راسخ آنها در خودشناسی و خودسازی آنهاست. آنها درکی عمیق و کامل دارند از این‌که: چه کسی هستند، چه نیازهائی دارند و ویژگی‌های درونی، کمالات و آرزوهای آنها کدام است.
رهبران، مدیران، قهرمانان و دیگر انسان‌های موفق از الگوئی به شکل زیر استفاده می‌کنند:
۱) مشخص کردن این‌که آنها در کجای زندگی خود قرار دارند (نقطه مقطع).
۲) آگاهی از این‌که آنها کیستند (خودشناسی)، مطلع شدن از نیازها، استعدادها، آرزوها و نقاط مثبت و منفی خود.
۳) مشخص کردن این‌که راهی کجا هستند (مقصد)، آنها هدف خود را جزء به جزء تشریح و روی کاغذ مکتوب می‌کنند.
۴) وقتی آنها می‌دانند در کجا هستند (مبدأ) و راهی کجایند (مقصد) راهی را انتخاب می‌کنند تا زودتر به مقصد برسند (بینش).
۵) آنها برای این بینش طرحی را می‌نویسند.
۶) این طرح را پیاده می‌کنند و تمام اعمالشان از هدف آنها رهبری می‌شود.
آنها هر روز که از خواب بیدار می‌شوند و هر شب که به خواب می‌روند هدف خود را به یاد می‌آورند. هدف خود را در تمام لحظه‌های بیداری به یاد دارند و هرگز اجازه نمی‌دهند هدفشان لحظه‌ای از نظر آنها فراموش شود.

چهار شنبه 18 خرداد 1390برچسب:, :: 11:30 ::  نويسنده : آرین نبی زاده

چرا انسان گريه مي کند؟ منشأ اين تأثير، که عموماً به صورت قطره هاي اشک بر گونه فرو مي غلتد کجااست ؟ روانشناسان هنوز نتوانسته اند در اين باره ، نظر دقيقي ابراز دارند; فقط گفته اند: هنگامي که نمي توانيم يانمي خواهيم احساسات خود را با کلمات بيان کنيم ، فعل و انفعالاتي در درون ما صورت مي گيرد، که خود به خوداشک ما جاري مي شود.
اما تجربه نشان مي دهد(ابراز تأثر) به وسيله گريه يا خنده از نشانه هاي طبيعي و تعادل مزاج آدمي است ، به طوري که اگر کسي خنده و گريه نداشته باشد، مي توان جنبه رواني او را نامتعادل و غير طبيعي توصيف نمود.
اشخاصي که هم خنده دارند و هم گريه و بدين وسيله غم ها و افسردگي هاي خويش را تخليه مي کنند، از سلامت جسم و روح ، و نيز از نشاط و تحرّک و پويايي بهتري ، در صحنه کار و تلاش زندگي برخوردار مي باشند.
به وسيله گريه غم ها غصّه هاي دروني تسکين مي يابد و عقده هاي روحي گشوده مي گردد. بدين جهت است که مي نويسند: زن ها از مرد عقده کمتري دارند. زيرا آنان مشکلات روحي خويش را به وسيله گريه بيرون مي ريزند وکم تر آن را در درون پنهان و حبس مي کنند و اين امر يکي از رموز سلامت آنان مي باشد..
شايد از همين رو است که دکتر(ويکتور بو گو مولتز) مي نويسد: جنس لطيف زن بيش از مرد، از نيروهاي حياتي و طول عمر بهره مند است .
به هر حال ، تفسير بيشتر نقش اشک و گريه که جنبه علمي دارد، بايد در جاي خود مورد بررسي قرار گيرد.

 

انواع گريه ها:

انواع گريه ها و پيام هايي را که(اشک ها) بيان مي دارد، به طور کلّي با بهره گيري از متون ديني و ادبي ، در مواردزير مي توان مطرح نمود:
1- گريه عجز و زبوني :
گريه افرادي از روي عجز و زبوني است که در اثر ناآگاهي و ساده لوحي و بي پروايي و احياناً ستم شخص ياجريان ناصالحي , به ورطه ذلّت و مظلوميّت افتاده ، براي حفظ منافع و هستي خويش ، احساس خطر مي کنند و راه چاره را در گريه مي جويند. صائب تبريزي مي گويد:
            گريه شمع ، از براي ماتم پروانه نيست      صبح نزديک است و در فکرِ شب تار خود است
2- گريه تزوير و دروغ :
برخي از اشک ها و گريه ها از روي تزوير و ريا و تظاهر و همسو نشان دادن خود با ديگران صورت مي گيرد. به اين گونه گريه ها (گريه تمساح ) يا (اشک تمساح) مي گويند. اين حيوان گاهي جفت خود را به پشت خود سوارمي کند و براي شکار به خشکي مي رود، اما چون دست و پاي آن کوتاه است ، وقتي شکمش سير و بزرگ شد ازبازگرداندن جفت خود ناتوان مي ماند. بدين جهت آن را مي کُشد و بعد بر کشته خويش گريه مي کند.
3- گريه پشيماني :
لغزش و گناه ، انحراف از مسير وجدان و فطرت است و کسي که با آلودگي به گناه ، روان پاک خويش را آلوده است ، گاهي با گريه به تسکين آلام درون مي پردازد. امام علي (ع)فرمودند:«مَن بکى مِن ذنب غُفرله ؛ هر کس به خاطرگناهى که انجام داده است گريه کند، مشمول آمرزش قرار مى گيرد».
4- گريه شوق :
اين نوع گريه يکي از جلوه هاي زيباي احساس و دلدادگي درون آدمي است ، مثل گريه مادري که پس از سال هادوري ، فرزند خويش را در آغوش مي گيرد و عاشقي که بعد از فراق طولاني به وصال معشوق دست مي يابد.
امام علي (ع)فرمودند: «من بکى شوقاً الى الجنّة اسکنه اللّه فيها و کتب له أماناً من الفزع الأکبر; هر کس براى اشتياق بهشت گريه کند, خداوند متعال او را در آن جا اسکان مى دهد و او را از عذاب روز قيامت در امان مى دارد».
5- گريه رحم و رأفت :
آن چه را انسان در سينه دارد, قلب است ، نه سنگ . قلب هنگامي که در برابر حادثه دلخراشي ، اشک يتيمي يابيمار دردمندي يا پيرمرد محروم و تهيدستي را مي بيند, متأثر مي شود و اشک در چشمانش حلقه مي زند. گريه مصيبت هاي وارده بر اباعبداللّه الحسين (ع)از اين قبيل است .
6- گريه غمگيني و افسردگي :
اين نوع گريه حکايت از يک نوع بيماري مي کند که بايد مداوا شود.
در مجموع گريه براي تسکين قلب و آرامش خاطر و تخليه احزان مفيد است و مي توان آن را يکي از عوامل تربيت کننده دانست , بر خلاف خنده زياد که احياناً حاکي از غفلت انسان از خدا و طغيان در برابر اوامر الهي است .
در مورد پير و جوان ، زن و مرد انواع گريه ها متفاوت است و در بعضي شدت و در بعضي ضعف دارد.

چهار شنبه 18 خرداد 1390برچسب:, :: 11:29 ::  نويسنده : آرین نبی زاده

نتايج يك تحقيق جديد نشان داده است كه چرا انسانها مي‌توانند صحبت كنند، اما شامپانزها قادر به حرف زدن نيستند.
به گزارش سرويس «علمي» خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، محققان دريافتند در مغز انسان يك منطقه اساسي و حياتي براي تكلم و زبان وجود دارد كه شامپانزه‌ها فاقد اين قسمت در مغزشان هستند.

اين منطقه از مغز اولين بار توسط يك فيزيكدان فرانسوي به نام پيير پاول بروكا شناسايي شده و به نام همين فيزيكدان منطقه بروكا نام گرفته است.


به گفته پژوهشگران منطقه بروكا معمولا بخش بزرگتري را در نيمكره سمت چپ مغز انسان نسبت به نيمكره سمت راست اشغال مي‌كند.


محققان براي كنترل بهتر روي چگونگي تغييرات منطقه بروكا طي شش ميليون سال گذشته، بخش‌هاي نازكي از اين منطقه را از مغز 12 شامپانزه كه بر اثر مرگ طبيعي مرده بودند، مورد مطالعه قرار دادند.


محققان مي‌گويند: اين منطقه در مغز شامپانزه‌ها وجود دارد، اما ساختار آن با مغز انسان متفاوت است.


منطقه بروكا در مغز انسان‌ها رشد بيشتري پيدا كرده و در نتيجه توان تكلم را در انسان‌ها به وجود آورده است.


انتهاي پيام

چهار شنبه 18 خرداد 1390برچسب:, :: 11:28 ::  نويسنده : آرین نبی زاده

ححوادثی که به دنبال اعلام سهمیه بندی بنزین رخ داد و پدیده بسیار جالب وقوع اعتراضات از جامعه مدرن و توسعه یافته تهران تا شهر کوچکی مثل یاسوج، نشان از اهمیت نقش انرژی و بنزین در زندگی روزمره ایرانیان داشت. در عین حال تحلیل وقایع و اعتراضات مذکور در صورتی که حول مساله بنزین بررسی شود، معنای آن این خواهد بود که این اعتراضات موقتی بوده و متناسب با سیاست های دولت در سهمیه بندی بنزین تشدید یا تخفیف خواهد یافت، در حالی که اگرچه در حال حاضر بنزین نقش گسترده یی در زندگی بخش قابل توجهی از مردم ایران دارد، اما عوامل مشابه که بتواند موجب بروز اعتراضاتی شبیه آنچه پس از سهمیه بندی بنزین رخ داد، شود، در زندگی جاری ایرانیان کم نیست، حتی شورش های پس از مسابقات فوتبال را نیز می توان در ردیف این گونه پدیده ها قرار داد.
شورش یا آشوب (turmoil) عبارت است از خشونت سیاسی نسبتاً خود انگیخته و سازمان نایافته همراه با مشارکت مردمی قابل ملاحظه، شامل اعتصابات سیاسی خشونت بار، شورش ها، درگیری های سیاسی و شورش های محلی.
شورش های شهری از نوع رفتارهای دسته جمعی اند و حاکی از رفتار جماعتی (Crowd) این گونه واکنش ها در جامعه ایران اغلب رواج داشته است. در این نوع جوامع زورمند مدار گروهی لحظه یی گرد هم می آیند، اقداماتی را انجام می دهند و پراکنده می شوند، چنانکه گویا اصلاً نبوده اند و نه همدیگر را می شناخته اند. برای روشن تر شدن بحث باید به تمایز شورش های جمعی و جنبش های اجتماعی (Social movement) توجه شود. شورش واکنش های موردی و لحظه یی جماعتی است که بدون هرگونه سازمان یافتگی گرد هم می آیند. اما جنبش اجتماعی از استمرار، روشنی اهداف و هویت جمعی مشخص و متعین برخوردار است. در برخی از منابع اشاره شده که شورش ها می توانند نهایتاً به زایش یک جنبش اجتماعی ختم شوند. در شورش که توسط جماعت فعال رخ می دهد، افراد اقدامات خصمانه و پرخاشگرانه یی را علیه افراد، اشیا و مکان ها انجام می دهند که معمولاً به خسارت، ضرب و جرح و حتی مرگ افراد منجر می شود. شورش ها فاقد ساختار ویژه هستند، به عبارت دیگر سازمان اجتماعی ندارند، فاقد تقسیم کار هستند، رهبری ندارند و اصولاً فاقد ارزش ها یا اصول متعین و مشخص هستند.
در جوامعی که امکان اعلام نظرات و اعتراضات نسبت به برنامه ها و سیاست های دولت و اساساً نقد قدرت نباشد، جنبش های اجتماعی به سختی و با دشواری بسیار، شکل می گیرند و اغلب با محدودیت های جدی مواجه می شوند، از این رو در شرایط فقدان سازمان هایی که جنبش های اجتماعی را سامان دهند، افراد در هر بزنگاهی تلاش می کنند تا گرد هم آیند و در قالب شورش های شهری به جماعتی فعال تبدیل شده و اعتراضات خود را به هر نحو ممکن اعلام کنند. پایین آمدن آستانه تحمل جامعه احتمال وقوع این گونه شورش ها را افزایش می دهد.
مراحل شکل گیری یک شورش که در وقایع جاری نیز به روشنی قابل توضیح است، به قرار زیر است؛در وهله اول مجموعه یی از عوامل و وقایع موجب بروز نارضایتی انباشته شده می شوند. در حال حاضر دلایل زیادی برای این نارضایتی وجود دارد. نرخ رو به افزایش تورم و کاهش قدرت خرید بخش قابل توجهی از حقوق بگیران وگروه های با دستمزد پایین، مشکلات رو به تزاید جامعه شهری از جمله ترافیک و ناکارآمدی حمل و نقل عمومی، وضعیت نابسامان اجتماعی و دشواری ها در تامین نیازهای اساسی از جمله مسکن، بهداشت، آموزش و اشتغال و بالاخره افزایش مطالبات عمومی و در مقابل فقدان ساز و کارهای قانونی و رسمی برای پر کردن شکاف بین امکانات و خواست ها همه انبوهی از موج نارضایتی را در جامعه رقم زده است.مرحله دوم هر شورش عبارت است از اجماع افراد حاضر در یک محله، شهر یا منطقه درباره نابسامانی وضع موجود و ابراز نارضایتی از آن، پدیده یی که در خیابان، اتوبوس، تاکسی و هر جای شهرها می توان به روشنی ملاحظه کرد. احساس عدم امنیت اجتماعی، آینده مبهم، نگرانی از تشدید وضعیت بی ثبات و ناپایدار فعلی و ناکارآمدی دستگاه های مسوول در اداره امور موضوعات گفت وگوی جاری جامعه شهری است.
مرحله سوم رخ دادن واقعه یی جرقه زننده است. مهم نیست موضوع واقعه چه باشد؛ باخت تیم ملی یا تیم مورد علاقه، خاموشی ناگهانی برق، قطع آب آشامیدنی یا سهمیه بندی ناگهانی و غیرمنتظره بنزین. اقدامات و برنامه های غیرمنتظره دولت و عدم توضیح کافی درباره مسائلی که زندگی روزمره مردم را تحت تاثیر قرار می دهند، همه می توانند به عنوان محرک یک شورش عمل کنند.
بالاخره در مرحله چهارم جماعتی خشمگین دور یکدیگر جمع می شوند و بلافاصله نسبت به واقعه جرقه زننده واکنش نشان می دهند. اگرچه اغلب این شورش ها با مداخله دستگاه های امنیتی و نظامی خاتمه می یابد، شورش سرکوب می شود و افراد پراکنده می شوند اما هر شورش خاطره یی جمعی را شکل می دهد که دیر یا زود به عنوان سرمایه و تجربه در شورش بعدی به کار گرفته خواهد شد.
شورش ها تاثیر دوگانه بر ساخت قدرت دارند، از یک سو می توانند به عنوان علائم بیماری در اقتصاد، اجتماع و سیاست بلافاصله ساخت قدرت را به لزوم انجام اصلاحات فوری رهنمون سازند و راه را برای تحولات و تغییرات مناسب، به سود مردم و در جهت بهبود رفاه اقتصادی و نوسازی سیاسی هموار کنند، اما از سوی دیگر نیز می توانند تهدید جدی برای متزلزل شدن پایه های قدرت محسوب شده و با تشدید فشارهای امنیتی، قضایی و بستن روزنه های اعتراضات سیاسی سازمان یافته در قالب احزاب و جامعه مدنی به تشدید فرآیند و تعمیق شکاف دولت- ملت منجر شوند.
واکنش های مقامات سیاسی طی روزهای پس از وقوع اعتراضات شهری نسبت به سهمیه بندی بنزین علائمی از رویکرد اول را نشان نمی دهد. رئیس مجلس رخ دادن چنین اعتراضاتی را امری بی اهمیت تلقی کرد که با سرکوب آن باید خاتمه یافته تلقی شود و مقامات امنیتی، سیاسی و قضایی هم از برخورد جدی و حتی احتمال اعدام دستگیرشدگان در شورش بنزین سخن گفتند. گویا مسوولان امر همچنان که «ماکس وبر» گفته معتقدند «خشونت» «ابزار خاص» دولت است و «حق خشونت فیزیکی تنها تا حدی که دولت اجازه دهد، به دیگر موسسات و افراد واگذار می شود و فرض بر این است که دولت تنها منبع عمده «حق» استفاده از خشونت است.» در حالی که باید توجه داشت خشونت جمعی تابعی از میزان و شدت نارضایتی های مشترک میان اعضای جامعه است که تا حد زیادی حاصل کارکرد و عملکرد نظام سیاسی و کارگزاران آن است. اصرار بر ادامه برخورد امنیتی- قضایی با شورش بنزین و تشدید مجازات بازداشت شدگان در این واقعه جز به پی ریزی و تعمیق نطفه های شورش های بعدی کمک دیگری نخواهد کرد، در مقابل بازنگری و اصلاح سیاست ها و برنامه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و تخفیف مجازات و آزاد کردن بازداشت شدگان می تواند جامعه یی باثبات، پایدار و عاری از خشونت را برای مردم ایران به ارمغان آورد.

چهار شنبه 18 خرداد 1390برچسب:, :: 11:26 ::  نويسنده : آرین نبی زاده

علاقه به خواب و رویا پیشینه ای به قدمت تاریخ بشریت دارد. برخی از کتاب های آسمانی مانند "قرآن" و "انجیل" سرشار از داستان های مختلف در مورد خواب و رویا است که شامل اولین رویاها که تقریبا 1900 سال قبل از میلاد مسیح به وقوع پیوستند ، نیز می باشد. مردم یونان، روم و بابل به خواب و رویا ، به ویژه در شب های جنگ، اعتقاد محکمی داشتند. آنها تصور می کردند که خدا از طریق رویا به آنها راه پیروزی را نشان می دهد.

امروزه اعتقاد به خواب و رویا و تفسیر آن مانند گذشته عمیق نمی باشد. در آغاز قرن 20 "زیگموند فروید" خواب را به این صورت تعریف کرد: "راهی ملکوتی به ضمیر ناخودآگاه" او تصور خود را از رویا نشئت گرفته از احساسات سرکوب شده فرد و به ویژه امیال جنسی می دانست. امروزه خیلی ها بر این باورند که تعبیر فروید اندکی ساده انگارانه بوده است. اما به راستی ما برای چه خواب می بینیم؟

خواب هایی که می بینیم معمولا نوعی واکنش نسبت به افکار، فعالیت ها و احساساتی هستند که در طول روز داشته ایم. آنها بازتاب افکاری هستند که در یکی دو روز گذشته در ذهن ما خطور می کرده اند. رویاها ظاهرا یکی از بخش های جدا نشدنی موجودیت ما هستند.

چندی پیش آزمایشی انجام شد که طی آن به افراد بالغ داروهایی داده می شد که اجازه حرکت سریع مردمک چشم در خواب (rem) را از آنها می گرفت. زمانی که چشم چنین حرکتی دارد، فرد مورد نظر خواب می بیند. حذف توانایی خواب دیدن تضادهای اخلاقی شدیدی را در افراد تحت آزمایش ایجاد کرد. آنها به شدت مضطرب و خشن شده بودند و نمی توانستند به راحتی بر روی مطلبی تمرکز کنند. در این آزمایش همچنین ثابت شد که هر چه فردی جوانتر باشد رویا برای حفظ سلامت او نقش محوری تری را بازی می کند.

مطالعه و تحقیق دانشمندان در زمینه خواب و رویا به یکسری نتایج جهان شمول ختم شده است. اول اینکه تمام افراد حتی آنهایی که این امر را انکار می کنند ، خواب می بینند. خواب دیدن یک امری بدیهی است. کودکان خیلی بیشتر از بزرگترها خواب می بینند. نوزادان در حدود 70درصد از زمان خواب ، در حال دیدن رویاهای متعدد هستند. در مقایسه، بزرگسالان تنها در 25درصد از خواب خود رویا می بینند. در برخی موارد ثابت شده است که حیوانات نیز خواب می بینند.

تحقیقات نشان می دهد که خواب هر فردی دارای 2 مرحله مختلف می باشد. در ابتدا افراد به خواب سبک فرو می روند. از آن به بعد به طور تدریجی وارد مراحل بعدی شده تا به مرحله ای می رسیم که به عنوان iv شناخته می شود. این مرحله یک قدم پیش تر از مرحله خواب سنگین (rem) است. در این مرحله با وجود اینکه چشم ها بسته هستند ، اما مردمک با حرکات تندی همراه می باشد. درست مثل این است که چشم ها در حال نگاه کردن به فیلمی هستند که بر روی پرده بسته پلک ها در حال نمایش است. در طول این مرحله مغز همانطور که در بیداری فعالیت می کند از خود واکنش نشان می دهد . در این زمان است که عمل خواب دیدن اتفاق می افتد.

تقریبا حدود 90 دقیقه زمان لازم است تا فرد به خواب عمیق فرو رود. زمانی که مرحله rem سپری شد، مجددا این فرایند تکرار می شود. در مرحله اول حدود 5 دقیقه است. این میزان در طول چرخه افزایش پیدا می کند و در آخرین مرحله ممکن است تا حدود 50 دقیقه نیز به طول بینجامد. بنابراین در یک شب فرد به طور نرمال حدود 20 تا 90 دقیقه خواب می بیند.

خواب ها به راحتی فراموش می شوند. در حقیقت ما فقط خواب های آخری را که می بینیم به یاد می آوریم. همه ما اغلب خواب می بینیم و این امر باعث می شود تا در زمان بیداری به یک تعادل نسبی دست پیدا کنیم. خواب یک رویداد ویژه با یک معنای خاص نیست. چیزی است که هر شب برای تمام افراد پیش می آید. افراد بسیار زیادی هستند که خواب های شما را برایتان تعبیر می کنند. اما حقیقت اینجاست که تفاوت و تضادهای بی شماری در بین تعابیر متفاوت وجود دارد. شاید یک کارشناس به شما بگوید که تعبیر خواب شما این است در حالی که کارشناس دیگر تعبیر کاملا متفاوتی از آن برای شما بیاورد. مشکل دیگر این است که روان درمانگرهای هر کشور با توجه به فرهنگ خود و نمادها و سمبل هایی که برای خود دارند به تعبیر و تفسیر خواب ها می پردازند. این امر مجددا باعث می شود که یک خواب تعابیر کاملا متفاوتی داشته باشد.

امروزه تحلیلگران قصد دارند تا به افراد آموزش دهند خودشان خواب هایشان را تعبیر کنند. هر کس از افکار، احساسات و تجربیات خود بیشتر از هر فردی آگاه است و بنابراین می تواند تحلیل درست تری از خوابش داشته باشد. به عبارت دیگر ما می توانیم خواب هایمان را هر طوری که دلمان می خواهد تعبیر کنیم.

مجمع عمومی علوم اظهار می دارد که رویا یکی از ضروریات برای تمرین ضمیر ناخودآگاه می باشد. آنها اخطار داده اند که نباید تحلیل های غیر اصولی از خواب ها داشته باشیم. آنها پیشنهاد می کنند که رویاهایتان را خیلی جدی نگیرید و فقط سعی کنید از آنها لذت ببرید چراکه مرحله ضروری از خواب شما هستند.

                                                                        دانلود در ادامه مطلب



ادامه مطلب ...
چهار شنبه 18 خرداد 1390برچسب:, :: 11:10 ::  نويسنده : آرین نبی زاده

درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید امیدوارم که از وبلاگ من خوشتون بیاد. نظر یادتون نره
آخرین مطالب

نويسندگان